بوم نقاشی
·
1403/07/09 21:57
· خواندن 7 دقیقه
وانتونززززززززززززززززززز
وزارو شب میکردم
دوستامو دک میکردم
پولامو جمع میکردم
که با تو ب*اش بدم
همرو تو یه شب
توییو منمو نور شمع
قلم بوم رنگ
میگى بکش تنمو روى تخت
تو سرمه بوى عطر
کردم تو لوله برف
همشو تو یه خط
لباساتو همرو زود بکن
نه نرو خونه شب
این دفع رو جون من
نمیتونم من از تو دور بشم
زیاد بود توقع مون یکم ما
توقع مون یکم ما
توقع مون یکم
یهو زد بوى برگا خیس
بعد دونه برفا ریخت
منو بوم نقاشى
تو این خونه تنهاییم
بیا توله سگ رسید روز برف بازى
هنو مود رنگ پاچیدنو روى من دارى؟
رفتى قلبم نبود یه چنتا تیکش
مثل ظرفا تو همون یه دعوا شیکست
نمیشه فک کنم به نبودت ده ثانیم
همه میگن ولش کن تمومه چند سالى هست
باز میشه غرق شد با اینکه آبى نیست تو رنگ چشم تو
پوستت سبزه مثل گل موهات سیاهى شب
مست شرابى لبات فقط سیگار میکشم
رو این بوم نقاشى
بیا رنگامونشه قرقاطى
بیا باز تو این کوچه برگا ریخت
بیا رسید روز برف بازى
منو این بوم نقاشى
لعنتى مگه دوست کم داشتیم
بیا باز رو این گونه اشکا ریخت
بیا رسید روز برف بازى
پاشد رفت و یه حرف نزد
پشتشم نگاه نکردو دیگه برنگشت
نیا حتى نکن یه دقیقه تو وقت طلف
منم فک کن کبوترم دیگه پر زدم
با اینکه رسیده دیگه روز برف بازى
بریم بیرون بکنیم یه گوله پرت ماشین
ترجیح میدم ازین به بعد تو دلم باشى
پس میکشمت من روى این بوم نقاشى
دیگه به تو ربط نداره نه
اگه بودم هر جاى شهر
یا تو میرى برنامه شب
کنارته چنتا پسر
میشناسنت اندازه من
این که چقدر اخلاقت بده
میکنى هى دعوا یه سره
پشت سر هم یادت هست
خواستى توى چشم باشى
عین اون لنز که تو دارى
از هر رنگ بیبى فرق نداره
من ببینم چشمتو آبى سیاه قهوه اى سبز
عشقشو دارى هنوز بچه اى اه
پیک تو خالى میرى مست بشى فقط
کاش این دیوونه بت زنگ نمی زد
کاش می رفت و برنمیگشت
برنمیگشت
میشه غرق شد با اینکه آبى نیست
تو رنگ چشم تو پوستت سبزه مثل گل
موهات سیاهى شب
مست شرابى لبات فقط سیگار میکشم
رو این بوم نقاشى
بیا رنگامونشه قرقاطى
بیا باز تو این کوچه برگا ریخت
بیا رسید روز برف بازى
منو این بوم نقاشى
لعنتى مگه دوست کم داشتیم
بیا باز رو این گونه اشکا ریخت
بیا رسید روز برف بازى
یه لایکمون نشه؟